دستهبندی نشده
روایت عباس معروفی از ۱۸ ماه جنگ با سرطان
«گفتی حالی از خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته و… فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح می نوشم و عصر می نوشم؛ یک سوپ آبکی که توش دو تا قارچ معلق می زند یا شیرموزی که برام می فرستند.»
منبع